محل تبلیغات شما
نمیدونم چقدر، چند روز، چند ماه، چند سال یا حتی تا آخر عمر، اما میدونم خیلی طول میکشه با خودم کنار بیام، طول میکشه بتونم درد کشیدن کسی رو که عاشقانه دوستش دارم ببینم و عذاب نکشم، طول میکشه بتونم از روی زمین بلند بشم و بجای گریه و زاری براش قوت قلب بشم، طول میکشه یاد بگیرم جلوی تقدیر تسلیم بشم، طول میکشه دیگه شبها که میخوابم از خدا نپرسم چرا؟  اصلا نمیدونم دیگه میتونم اون ستاره سابق بشم یا نه، همون دختری که همیشه میخندید و باور داشت میتونه دنیا رو زیر و رو کنه، همون دختری که دکتر بهش میگفت عاشق انرژی و حال خوبت شدم.
 انقدر از دیشب موقع صحبت با دکتر بغض کردم و سعی کردم گریه نکنم گلوم درد میکنه، اصلا همه جام درد میکنه، ببخشید اگر اینجا از دردهام نوشتم و کسی رو ناراحت کردم  ، بزودی ویزای دکتر میاد و همسرش میشم (البته اگر اینبار خدا برنامه جدیدی برامون نچیده باشه)، اگر تا دیشب مردد بودم تو این تصمیم حالا ولی مصمم تر از همیشه ام.
***
یادمون باشه قضاوت نکنیم، اگر نمیتونیم همدرد باشیم حداقل درد نباشیم
***
مرضیه یادته گفتی همه تو وبلاگهاشون از غم و ناراحتی میگن ولی وبلاگ تو پر از حس خوبه؟
نازلی عزیزم مرسی که هستی، نمیدونی وقتی پیامت رو خوندم انگام سرم رو شونه هات بود و یک دل سیر اشک ریختم، سبک تر شدم دختر.
مرضیه جان، غزل جان، رافائل عزیزم، با دیدن پیامهاتون دلگرم شدم، غمباد میگرفتم اگر نبودید
برام دعا کنید که حال دلم دوباره خوب بشه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها